قربانیان سدسازی! روزی نیست که کارشناسان محیط زیست از تبعات جبرانناپذیر سدسازی نگویند. با این حال در بر همان پاشنه همیشگی میچرخد و مسئولان سدسازی را بهترین راهحل برای ایران میدانند. چند روز پیش معاون وزیر نیرو گفت: بدون سدسازی نمیتوان کشور را اداره کرد.
به گزارش فرارو، رحیم میدانی این حرف را در مراسم آغاز عملیات اجرایی جدیدترین سد دولت زد. او معتقد است منتقدان سدسازی وضعیت طبیعی و جغرافیایی خاص ایران را در نظر نمیگیرند.
میدانی همینطور دلیل بازنگری در سدهای قبلی را اینگونه تشریح کرده که اینکار برای تاکید دوباره بر اهمیت محیط زیست بود، اما به اینخاطر نبود که ما به سدسازی نیازی نداشته باشیم.
معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا این سخنان را در شرایطی عنوان کرده که به نظر میرسید رویکرد وزارت نیرو به سدسازی تغییر کردهاست. چرا که وزیر نیرو در برنامهای تلویزیونی گفته بود سد جدید در کشور ساخته نخواهد شد و تاکنون در سدسازی افراط شده بود.
اما حرفهای معاون وزیر آنهم در افتتاح یک سد دیگر به گفته فعالان محیط زیستی، خبر از ادامه سیاستهای پیشین در سدسازی میدهد.
تاکید بر سدسازی بهعنوان تنها راهِ چاره برای حل مشکل کمآبی کشور در شرایطی ادامه دارد که هنوز خیلیها اشتباهات سد گتوند، داریان و شفارود را فراموش نکردهاند.
سد گتوند و رودخانهای که شور شد
سد گتوند به گفته کارشناسان حالا خودش به تنهایی تبدیل به موزه عبرت محیطزیست شدهاست. اشتباهات این سد آنقدر پیچیده شده که معصومه ابتکار چندیپیش راههای جبران آن را بینتیجه خواند. او گفته مطالعات سد گتوند هنوز نتوانسته راهکاری قطعی ارائه دهد.
کار گتوند چطور به اینجا کشیده شد؟ تصمیم برای ساخت این سد به پیش از انقلاب برمیگردد. سازندگان آمریکایی آنزمان میخواستند این سد را 15 کیلومتر بالاتر بسازند. تصمیمی که سازندگان ایرانی پس از انقلاب با آن مخالفت کردند و محل ساخت سد را درست نزدیک کارون و تپه نمکی گچساران تعیین کردند.
فاجعه زیستمحیطی گتوند از همانزمان آغاز شد. فعالان و کارشناسان محیط زیست از همانموقع نسبت به شور شدن آب کارون بهدلیل نزدیکیِ مخزن سد به تپه نمکی گچساران هشدار دادند.
متولیان سد در ابتدا به طور کلی حضور تپه نمکی را انکار کردند. با رسانهای شدن موضوع و پس از هزینه میلیارهای تومان برای سد آنها پذیرفتند که این تپه وجود دارد.
آنها با این ادعا که این مسئله قابل حل است یک دیوار رُسی یا همان پتوی رُسی را روی تپه نمکی قرار دادند تا دیگر شوری تپه به آب منتقل شود. کارشناسان این راهحل را بیفایده و ناکارآمد خواندند.
درنهایت با وجود همه اعتراضها سد گتوند، پرهزینهترین سد ایران، با حضور احمدینژاد آبگیری شد. 10 روز پس از آبگیری اما اشتباه سازندگان سد برای همه روشن شد؛ در پتوی رُسی شکاف ایجاد شد و چندین متر نشست کرد و در نتیجه نمکهای گچساران وارد آب کارون شد.
کارون پس از این ماجرا به یکی از شورترین آبها تبدیل شد. تا سالهای دراز پیش از این شوری این رودخانه 400 تا 500 میلی موس بود اما حالا 17 میلیون تن نمک از سد وارد کارون شدهاست. گفته میشود شوریِ آب زیرِ سد 5.5 برابر بیشتری از خلیجفارس است.
اشتباه تاریخی متولیان این سد تا امروز سروصدای زیادی بهپا کردهاست. کارشناسان از یک فاجعه بزرگ زیستمحیطی برای ایران دم میزنند.
در دولت جدید انتقاد به گتوند و تلاش برای پیداکردن راهحلی برای آن شدت گرفتهاست. عیسی کلانتری –مشاور معاون اول رییسجمهور در امور آب، کشاورزی و محیط زیست- معتقد است مجریان این پروژه بهخاطر اجرای آن باید محاکمه شوند.
با اینحال برخلاف تصور فعالان محیط زیست، گتوند عبرتی برای مسئولان نشد.
سد داریان و تاریخی که به زیرِ آب میرود
پس از اینکه انتقادها و ناراحتیهای ناشی از ساخت سد گتوند اندکی فروکش کرد، بار دیگر و در گوشهای دیگر خبر
سال 88 بود که کارِ اجرایی ساخت این سد با هدف تامین برق منطقه کلید خورد. به گفته معاون امور انسانی سازمان محیط زیست احداث این سد به سیاستهای کلان دولت قبل مربوط میشود.
از همان زمان که قرار شد این سد روی سیروان ساخته شود گروهِ زیادی از مردم محلی و انجمنهای محیطزیستی نسبت به آن اعتراض کردند. کارشناسان نیز ساخت آن را غیراصولی دانستند. محمد درویش –کارشناس محیط زیست و مدیر بخش آموزش سازمان محیط زیست- گفته "فاجعه سد گتوند در داریان تکرار خواهد شد".
سازندگان این سد باز هم نسبت به اعتراضها بیتوجهی کردند و ساخت سد هر روز بیشتر از قبل پیش میرفت. این در حالی بود که هر روز فشار گروههای مردمی مبنی بر نابود چشمه تاریخی بِل بیشتر میشد.
بِل به معنای خدای آب است. این چشمه جایگاهی معنوی برای اهالی کردستان دارد. چشمه بل همچنین 64 امین اثر ملی کشور است و یکی از سالمترین آبمعدنیها از آب این چشمه تولید میشود.
با پیشروی کارِ سد کارشناسان و فعلان محیط زیستی مطمئن بودند که با آبگیری سد چشمه خدایان به زیر آب رودخانه خواهد رفت.
پس از انتقادهای زیاد؛ متولیان کار اعلام کردند که راهحل را پیدا کردهاند. آنها مظهر چشمه را 120 متر بالاتر از قبل بردند. هرچند که سازندگان به این کارشان افتخار کردند اما این کار باعث شد فشار خروج آب از 3 تا 4 هزار لیتر در ثانیه به 400 تا 450 لیتر آب در ثانیه برسد.
اما داستان غمانگیزِ داریان به همینجا ختم نشد. آبان 93 غواصان کارفرمای سد داریان در مسیر چشمه بل یک غار بزرگ را کشف کردند. غاری که گفته میشد 10 برابر قوریقلعه است. کارفرما در ابتدا تلاش کرد تا حرفی درباره وجود این غار به میان نیاید اما در نهایت این موضوع نیز فاش شد.
از بینرفتن پوشش گیاهی و حیوانی اطراف سد داریان نیز یکیدیگر از هشدارهای کارشناسان بود.
هرچند که با وجود همه مخالفتها داریان تا مرحله پیش از آبگیری پیش رفت، اما مخالفان دست از تلاش بر نداشتند.
28 آبان امسال در حالی که تنها چند روز تا آبگیری داریان مانده بود سههزار فعال محیط زیست، سیاسی، مدنی، اقتصادی، شخصیتهای دینی، علمی، نخبه و آکادمیک خواستار توقف آبگیری داریان شدند.
اما تلاش آنها ناامیدکننده بود. دوم آذر پس از 7 سال مرحله اول آبگیری سد داریان انجام شد.
با اینحال هنوز هم کسانی بودند که امید داشتند هنوز میتوان چشمه بل را نجات داد. 15 دی ماه بار دیگر جمعی از مردم محلی و فعالان محیطزیست به معصومه ابتکار نامه نوشتند و خواستند تا آبگیری داریان متوقف شود.
اینبار مرحله بعدی آبگیری داریان متوقف شد و حالا قرار شده تا همه تا تعیینتکلیف نهایی سرنوشت چشمه بِل صبر کنند.
سد شفارود و پربارانترین استان
حالا در حالی که همه منتظرند تا ببینند تصمیم سازمان حفاظت محیط زیست چه خواهد بود، در سویِ دیگری سدِ دیگری به نام شفارود در حال ساختهشدن است. شفارود قرار است آب نوشیدنی، آب کشاورزی و صنعت را منطقه را تامین کند؛ آنهم در پربارانترین استان کشور یعنی گیلان!
اما اینکه گیلان پر باران است تنها سویی از قضیه است. این سد قرار است در محل جنگلهای هیرکانی ساخته شود. جنگلهای هیرکانی 40 میلیون سال قدمت دارند و از باارزشترین جنگلهای جهان هستند.
پروژه ساخت سدِ شفارود سال 82 بود که به تصویب دو وزیر و معاون رئیسجمهوری وقت رسید.
اما در دولت فعلی مخالفان ساخت این سد خیلی بیشتر از قبلاند. با اینکه پروژه این سد از 16 اردیبهشت سال 88 آغاز شد، اما معاون سازمان محیط زیست ادعا کرده که از دوره جدیدِ این سازمان دستور توقف ساخت شفارود داده شدهاست.
با این حال درگیری درباره ساخت یا عدم ساخت این سد در چند سال اخیر پا برجا بودهاست.
فشارهای چندینباره کارشناسان و فعالان محیط زیست در نهایت منجر شد که به جایِ تخریب 400 هکتار از جنگلهای هیرکانی، 93 هکتار از این جنگلها تخریب و ارتفاع سد کمتر شود.
معاون سازمان محیط زیست گفته چارهای جز تخریب 93 درصد از جنگلهای هیرکانی نمانده. سعید متصدی نیاز مردم به آب شرب و اشتباهات گذشته را دلیل تندادن به ساخت این سد میداند.
محمد درویش –مدیرکل آموزش و مشارکت مردمی سازمان محیط زیست- اما امیدوار است با کمک مردم و جامعه بتوان جلوی ساخت سدِ شفارود را گرفت.
در گیرودار ساختهشدن و یا نشدن سدِ داریان، برخی از مدافعان ساخت آن حتی مدعی شدند که این جنگلها هیرکانی نیستند. ادعایی که به گفته کارشناسان محیط زیست ناشی از عدم تخصص و بیشتر شبیه طنز است!
با اینحال طبق آخرین اطلاعات رییس سازمان حفاظت محیط زیست گفته سد شفارود هنوز تاییدیه نهایی را نگرفتهاست. ابتکار البته گفته فشارهای بر روی این سازمان برای ساخت سد بسیار زیاد است.
حالا باید به انتظار نشست و دید که آیا فاجعه سدهای گتوند و داریان بار دیگر در شفارود نیز رخ خواهد داد؟ یا اینکه تلاش مردم و فعالان محیط زیست نتیجه خواهد داد؟